انرژی، رکنی اساسی در فرآیند تولید فولاد به شمار میرود. انرژی ارزان در ایران زمینه ایجاد و توسعه صنایع فولادی کشور را فراهم کرده است.
کمبود انرژی در طول سالهای اخیر و تحت تاثیر بیتوجهی به توسعه زیرساختهای برق و گاز، جدی شده است. در چنین شرایطی توجه به مصرف بیرویه انرژی در کشور مورد توجه قرار گرفته است. گویی نرخ ارزان انرژی مانع توجه به شاخصههای بهرهوری انرژی شده است. حال با توجه به شرایط نامساعد حاکم بر روند تامین انرژی در حوزههای مختلف و کمبودهای زیرساختی در این بخش انتظار میرود، اصلاحی اساسی در ساختار تامین انرژی کشور انجام شود.
موانع بهرهوری
علیمحمد زمانی، فعال صنعت فولاد در گفتوگو با«روزگارمعدن» عنوان کرد: با برخی تغییرات نرمافزاری و سختافزاری، مصرف برق و گاز در واحدهای تولیدی تا دوسوم کاهش پیدا میکند تاکید کرد: صنعت فولاد بر پایه بهرهگیری از منابع انرژی همچون برق و گاز ارزان احداث شده است. با این وجود در طول سالهای گذشته سرمایهگذاری مناسبی روی زیرساختهای انرژی کشور انجام نشده و اکنون در تامین انرژی صنایع با چالش روبهرو شدهایم. فولاد در رده صنایع استراتژیک است و از ارکان اصلی توسعه کشور شناخته میشود. اختصاص سرمایه برای توسعه این صنعت نیز ضروری است. اما متاسفانه همزمان با توسعه صنعت فولاد، گسترش زیرساختها، مورد توجه سیاستگذاران قرار نگرفته است. مدیرعامل شرکت صبافولاد زاگرس گفت: البته باید تاکید کرد دولتها همواره در طول سالهای گذشته یارانه قابلتوجهی را به صنایع اختصاص دادهاند. همین یارانهها نیز موجب شده توسعه صنایع تامینکننده انرژی از جذابیت کافی برای بخش خصوصی برخوردار نباشد. در همین حال، دولتها نیز به توسعه و بازارسازی این صنایع آنطور که باید و نیاز کشور است، نپرداختهاند. این فعال صنعت فولاد در ادامه درباره انرژی ارزانی که در اختیار صنایع کشور قرار میگیرد و تاثیر آن بر هدررفت انرژی گفت: در حالت کلی وقتی بهای تمامشده محصولی پایین است، بهینهسازی مصرف آن آنقدرها که باید مورد توجه قرار نمیگیرد. این موضع فقط به فولادسازان و مصرف انرژی هم تعلق ندارد، بلکه در حوزههای گوناگون مشاهده میشود. وی در پایان تاکید کرد: البته نمیتوان حکم کلی صادر کرد که فولادسازان با توجه به انرژی ارزانی که در اختیار دارند، هیچ اقدامی برای بهینهسازی مصارف خود ترتیب ندادهاند. با این وجود، منطقی شدن بهای انرژی زمینه بهینه مصرف کردن آن را فراهم میکند.
یارانه انرژی یا منبع سود فولادسازان بزرگ
آنوش رحام، دبیر سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران در گفتوگو با«روزگارمعدن» اظهار کرد: با برخی تغییرات نرمافزاری و سختافزاری، مصرف برق و گاز در واحدهای تولیدی تا دوسوم کاهش پیدا میکند با اشاره به یارانه قابلتوجهی که به انرژی بهویژه برق صنایع تعلق میگیرد، گفت: این یارانهها عموما در اختیار برخی شرکتهای خصولتی یا دولتی قرار میگیرد. این یارانه نیز در قالب سود در این مجموعهها شناسایی و به صنایع تکمیلی منتقل نمیشود. این در حالی است که در دنیا، یارانهای که دولتها در اختیار صنایع قرار میدهند حتما باید از صنایع بزرگ به صنایع نهایی و مصرفکننده منتقل شود چراکه اساسا هدف از پرداخت یارانه، تعدیل قیمت تمامشده تولید محصولات نهایی است.
وی افزود: این رقم در ترازنامه شرکتها در قالب سود آنها محاسبه میشود. با وجود حمایتهای یادشده، بهای فروش شمش فولاد در بورس کالا براساس نرخ فروش این محصول در منطقه سیآیاس تعیین میشود. این در حالی است که انتظار میرود عواید ناشی از تخصیص یارانه در کل زنجیره فولاد جریان یابد. نرخ شمش صادراتی در مناطق گوناگون جهان، بهای کالای مازاد نیاز داخلی آنهاست و اغلب کشورها برای نرخگذاری محصولات در بازار داخلیشان سیاستهای دیگری دارند. رحام افزود: متاسفانه این سیاست اشتباه زمینه افزایش بهای تمامشده محصولات نهایی را فراهم میکند؛ بنابراین سیاست تخصیص یارانه به منابع انرژی در نهایت به مفع مصرفکننده نهایی نیست. این اقدام بهویژه در موقعیت کنونی که با کمبود منابع انرژی روبهرو شدهایم، اشتباه است. وی گفت: در تمام کشورهای جهان، اگر یارانهای به بخشی از صنعت تعلق گیرد، در مقابل از آن بخش انتظار میرود سرمایهگذاری لازم را برای حفظ منابع و جلوگیری از هدررفت آن منابع انجام دهند. درنتیجه میتوان از صنایع انتظار داشت بخشی از سود خود را به سرمایهگذاری برای ایجاد انرژیهای پاک اختصاص دهند.
رحام در ادامه افزود: سالهاست در کشور سیگنال فراوانی گاز به مصرفکنندگان داده شده است. این سیگنال به اشتباه به مصرفکننده داده شده که اثرات مخربی به دنبال دارد. این در حالی است که انتظار میرفت بخشی از انرژی موردنیاز کشور از طریق پنلهای خورشیدی تامین شود؛ با این وجود، تاکنون گام مثبتی در این زمینه برداشته نشده است. متاسفانه سیاستگذاران در طول سالهای گذشته به این موضوعات حتی فکر هم نکردهاند؛ حال که با بنبست تامین منابع روبهرو شدهایم، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و پاک موردتوجه قرار گرفته است. متاسفانه در حال مصرف تمامی منابع کشور هستیم و هیچ برنامهای برای جایگزینی این منابع در آینده نداریم. همه موارد یادشده از نبود یک برنامه جامع و راهبردی در کشور نشأت میگیرد.
سخن پایانی
بررسی عملکرد فولادسازان ایرانی و مقایسه آن با سایر شرکتهای فولادساز بزرگ و موفق جهان حکایت از آن دارد که شرکتهای ایرانی، سود به مراتب بالاتر و حتی غیرمتعارفی را از آن خود میکنند. بخش قابلتوجهی از این سود در سایه بهرهگیری از انواع یارانهها در حوزه انرژی حاصل میشود. این در حالی است که منابع انرژی به کل کشور تعلق دارد و نمیتوان آن را در اختیار صنایع قرار داد. ضمن اینکه در سایه چنین بیتدبیری، زیرساختهای انرژی در کشور درحالحاضر با چالشهای جدی روبهرو شده است. این روند اشتباه حتی زمینه توقف یا کاهش قابل توجه تولید در صنایع فولادی کشور را فراهم کرده است؛ بنابراین اصلاح روند کنونی ضروری به نظر میرسد. هرچند باید تاکید کرد تولید فولاد فقط یکی از صنایع انرژیبر کشور است و امید میرود این سیاست برای سایر صنایع انرژیبر نیز اجرایی شود.